به گزارش روابط عمومی اداره بهزیستی کاشان، امالبنین متقینژاد با تقدیر از همکاری خوب معاونت خدمات شهری و پرسنل اورژانس اجتماعی، در خصوص ساماندهی کودکان کار و خیابانی شهرستان کاشان اظهار داشت: با کار جمعی فرمانداری ویژه، معاونت سیاسی اجتماعی فرمانداری، معاونت خدمات شهری و بهزیستی شهرستان کاشان، کارشناسان اورژانس اجتماعی بهزیستی در مرکز غربالگری شهرداری، واقع در پارک لاله استقرار یافته، و کودکان خیابانی را که توسط نیروهای معاونت خدمات شهری جمع آوری شده بودند را پذیرفتند.
وی خاطر نشان کرد: پس از اینکه این کودکان به این مرکز غربال ارجاع شدند، با مصاحبه، اطلاعات هویتی آنان ثبت شده و مدارک شناسایی آنان نیز گرفته و با خانوادههای ایشان تماس برقرار شد و خانوادهها پس از حضور در محل، بر عدم تکرار این موضوع تعهد داده و همزمان ملزم به حضور فوری خود در محضر دادستان شهرستان شدند.
رئیس بهزیستی شهرستان کاشان با بیان اینکه، نود درصد از آمار این کودکان مربوط به اتباع افغانستانی هستند افزود: ده درصد مابقی نیز غیر بومی میباشند و هماکنون نیز این طرح در حال اجراست که همکاری و همیاری همشهریان عزیز، بویژه مدیران مدارسی که جمعیت قابل توجهی از دانش آموزان اتباع را در بر دارند، میطلبد.
این مسئول ادامه داد: طبق تعاریف هر کودک زیر ۱۲ سال که در خیابانها شغلهای کاذب داشته و از این طریق خود و خانواده را حمایت کند، کودک کار و خیابانی نامیده میشود. کودکان کار در واقع، قربانی کودک آزاری و فقر اجتماعی هستند. این کودکان به جای انجام بازی های کودکی و استفاده از فضای امن و گرم خانه، اوقات خود را در سر چهارراه ها و پیاده رو ها میگذرانند و با چشمانی ملتمس از عابران خواهش میکنند که از کالا یا متاع آنها خرید نمایند که شهروندان باید بدانند خرید کردن از کودکان کار، اصلا روش مناسبی برای برخورد با آن ها نیست مردم میتوانند در صورتی که با یک کودک کار و اصرار او برای خرید مواجه شدند، نسبت به او بد رفتاری نکرده، محترمانه از او تشکر کرده و بگویند به کالایی که او عرضه می کند، احتیاجی ندارند.
وی اضافه کرد: کودکان کار، اگر چه وضعیت رقت بار و تاسف انگیزی دارند، اما الزاما همه آنها در خانوادههایی فقیر متولد نمیشوند. این کودکان لزوما بدون پدر و مادر یا یتیم نیستند، بلکه اغلب دارای خانواده و سرپرست نیز میباشند و در واقع این کودکان به خیابانها فرستاده میشوند، تا برانگیختن حس ترحم افراد، کسب درآمد کنند، بنابراین بدترین روش برخورد با معضل کودکان کار، این خواهد بود که از آنها خرید کنید یا پولی را به آنها پرداخت نمایید.
متقینژاد با تاکید بر نحوه برخورد صحیح شهروندان با کودکان خیابان راهکارهای بسیار مهمی را ارائه داد و گفت: اول اینکه از هرگونه ابراز حس ترحم یا وضعیت احساسی که در آن، کودک خیابانی خود را محور و عامل تحریککننده احساس دیگران بداند پرهیز شود این نوع مواجهه به طور کلی میتواند در پرسشهای متعدد به منظور آگاهی از شرایط زندگی، محل اقامت، نوع غذای مصرفی آنها و نیز وضعیت معیشتی پدران و مادرانشان خلاصه شود.
وی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از شهروندان وقتی که عمل خطای کمک مالی را مرتکب میشوند و به این کودکان بهعنوان متکدی نگاه میکنند، خود را محق آن میدانند که از چند و چون و نحوه معیشت آنها نیز مطلع بشوند که این شرایط به کودکان خیابانی و گردانندگان پشتپرده آنها این اجازه را میدهد که در کارشان دلگرم شده و تعداد دیگری از کودکان در اختیار خود را به خیابانها بکشند. این وضعیت سویه دیگری درست مقابل این شرایط را نیز دربر میگیرد، یعنی از هرگونه پرخاش و بیاحترامی و نیز از به کار بردن الفاظ رکیک و رفتار نامناسب در برابر سماجت و اصرار آنها به منظور کمک مالی یا خرید کالایی از آنها جدا پرهیز کنید. عقدههای حقارتی که از این وضعیت ناشایست در شاکله فکری و تصویری این کودکان انباشته میشود، آینده بغرنجی را برای آنها دربر خواهد داشت.
رئیس بهزیستی شهرستان کاشان تصریح کرد: در گام دوم، لازم است همشهریان محترم، از نگاههای بیمورد و مکرر به آنها که نشاندهنده غیرعادی بودن رفتارهای آنهاست، خودداری کنند. چه بسا تایید بصری شهروندان از عملکرد آنها میتواند در بروز و شیوع حرکات ناشایست آنها بسیار دخیل باشد. توحش و ادای الفاظ رکیک و ناپسند از سوی کودکان خیابانی بدون ملاحظه شرایط موجود اجتماعی و امکانی که در آنجا مستقر هستند، ناشی از همین رفتار شهروندان بیاطلاع است. این شرایط میتواند از تمسخر یا به اصطلاح سر کار گذاشتن آنها به قصد لحظهای خوش بودن شهروندان بیاطلاع نیز میتواند به وجود آید.
وی در ادامه گفت: اگرچه ناراحتکننده و دردناک است ولی کودکان خیابانی باید حس بیتوجهی یا عدم استقبال اجتماعی از حضورشان را به گردانندگانی که مسوول بروز فجایع شهری اینچنینی هستند، انتقال دهند. عدم توفیق آنها در بهکارگیری کودکان به کارهای ناروا شاید بتواند بهگونهای اعلام خطر یا تهدید جامعهای ناراضی در برابر نحوه عملکرد آنها باشد
متقینژاد ادامه داد: در سومین نکته لازم است شهروندان از هرگونه ارتباط بیحد و حصر با کودکان خیابانی که بیدلیل آنها را در جریان جزییات زندگی فردی شما قرار دهد، بپرهیزند. بارها مواردی دیده شده که بعضی از افراد به خصوص در میان بانوان، ارتباطی نزدیک و صمیمی با برخی از کودکان خیابانی ایجاد کردهاند اما بسته به نوع ارتباط و همچنین میزان نزدیکی و محبتی که به وجود آمده ضربههای مادی و معنوی از قِبل این ارتباطات خوردهاند. نظر به اینکه این کودکان از سوی خود و به طور مستقل هیچگونه فردیت یا استقلال شخصیتی ندارند، بالطبع نحوه و نوع ارتباط به وجود آمده را به روسا یا والدین خود بازگو کرده و این امر باعث میشود این ارتباط از جانب همشهریان که جنبه عاطفی یا خیرخواهانه دارد از سوی آنها جنبه منفعتطلبانه بیابد و در نهایت همشهریان محترم در یک فرآیند نامناسب ضربههای شدید عاطفی و مادی متحمل شوند.
وی در پایان گفت: مردم باید در نوع مواجهه خود با این افراد بصورت بسیار جدی تجدیدنظر کنند چرا که همشهریان ما به عنوان یک شهروند میتوانند از راههای دیگری برای کمک به آنها استفاده کنند راه هایی نظیر حضور در مشارکتهای اجتماعی برای از بین بردن شرایط نامناسب برای کودکان خیابانی، شرکت در کلاسهایی که توسط بهزیستی برگزار میشوند و به ریشهکن کردن این معضلات و مشارکت شهروندان بسیار بها میدهند و آن را ضروری میدانند چرا که یکی از بهترین وضعیتهایی است که مردم ما میتوانند در بهبود شرایط و ریشهکن کردن معضلات اجتماعی یادشده نقش مفید ایفا فرمایند.
نظر شما